اشاره:
مباحث مقدماتی بحث حاضر که به خامه وزین و محققانه استاد عالیقدر آیت الله معرفت(ره) نگارش یافته است در مقاله گذشته از نظر و محضرتان گذشت. در نوشتار حاضر استاد به بررسی تحلیلی اولین آیه از آیات ظهور (قصص/6) و ترسیم سیمای امام زمان علیه السلام از منظر قرآن کریم می پردازد.
بررسى آیات ظهور
آیه اوّل
«وَنُرِیدُ أَنْ نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ فِى الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمْ الْورِثِینَ * و نمکن لهم فى الارض...» (1)
این آیه درباره بنى اسرائیل و در قصه حضرت موسىعلیه السلام و فرعون است. پس این آیه، از لحاظ تنزیل و از لحاظ ظهر، به داستان بنىاسرائیل در زمان حضرت موسىعلیه السلام و فرعون مربوط است.
اما در این آیه یک اصلى مطرح شده است و آن این که، اراده ازلى الاهى بر این تعلق گرفته که مستکبرین ریشه کن شوند و مستضعفین و عباداللَّه الصالحین، وارثین ارض و حاکمین در زمین باشند؛ آن هم در پهناى زمین. آیه این اصل را مطرح مىکند.
پس محتوا و مفهوم عام آیه به خصوصِ زمان حضرت موسىعلیه السلام و بنى اسرائیل مربوط نیست. آنچه در آن زمان تحقق یافت، گوشه و جلوهاى از این اراده ازلى الاهى بود که باید مستضعفین بر مستکبرین پیروز گردند و مستضعفین وارث زمین گردند. اما آیا آن اراده ازلى بهطور کامل تحقق یافت؟ نه.
اینجا خداوند بهطور حتم فرموده است «نُرِیدُ» این اراده باید تحقق پیدا کند. در زمان حضرت رسول (ص) و همچنین در فتراتى از زمان که از جمله عصر حاضر گوشه و نمودارى از اراده ازلى الاهى تحقق یافت؛ اما این وعده الاهى حتماً باید بهطور شمول محقق شود و همه جهان را فرا گیرد. قطعاً این اراده باید تحقق پیدا کند و این اراده جز با ظهور حضرت حجت(عج) امکانپذیر نیست.
در حدیث مفضل بن عمر مىگوید:
«سمعت اباعبداللَّه علیه السلام یقول ان رسولاللَّهصلى الله علیه وآله نظر الى على و الحسن و الحسین (علیهم السلام) و بکى و قال انتم المستضعفون بعدى، قال المفضل قلت ما معنى ذلک؟ قال علیه السلام، معناه انکم الائمة بعدى، اناللَّه عزوجل یقول «و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین»(2) قالعلیه السلام و هذه الآیة جاریة فینا الى یوم القیامة.»(3)
این اراده ازلى حق تعالى همیشه جریان دارد یعنى گهگاه نمود پیدا مىکند تا تحقق نهایى.
حضرت علىعلیه السلام در نهج البلاغه مىفرماید:
«لَتعْطِفَنَّ الدنیا علینا بعدَ شِماسِها عَطْفَ الضَروس عَلى وَلَدِها.» (4) .
یعنى: این دنیا که امروزه از ما رو گردان است روزى به ما رو خواهد آورد همانند ناقهاى که به فرزندش از روى علاقه، روى مىآورد.
آن وقت حضرت این آیه را تلاوت فرمود:
«وَنُرِیدُ أَنْ نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ فِى الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمْ الْورِثِینَ.» (5)
ابن ابىالحدید در شرح این خطبه مىگوید:
«و الامامیة تزعم ان ذلک وعد منه بالامام الغائب الذى یملک الارض فى آخر الزمان و اصحابنا یقولون انه و عد بامام یملک الارض و یستولى على الممالک)» (6)
ببینید تا این جا بین ما و علماى اهل سنت فرقى نیست در اینکه این آیه حتماً به دست یکى از فرزندان حضرت زهراعلیها السلام تحقق خواهد یافت و بهطور شمولى بر تمام زمین مستولى خواهد شد و همه مستکبران را نابود خواهد کرد و صالحین وارث زمین خواهند گردید.
ابن ابىالحدید مىگوید ما هم قبول داریم شیعه هم قبول دارد. با این تفاوت که اهل سنت مىگوید ضرورت ندارد که آن امام فعلاً حیات داشته باشد بلکه به وقت خودش متولد خواهد شد و این کار را انجام خواهد داد؛
«...لا یلزم ان یکون موجودا بل یکفى فى صحة هذا الکلام ان یخلق فى آخر الوقت....» (7)
پس ما با برادران اهل سنت در اصل ظهور مهدى(عج) اختلاف نداریم و اینکه از وُلد امام حسینعلیه السلام است، این هم اتفاق نظر است.
نقطه فارق بین ما و اهل سنت این است که شیعه یک فلسفهاى دارد و آن فلسفه، وجود واسطه در فیض است. شیعه عقیدهاش این است که پیوسته بایستى حجت حق بهطور حىّ و زنده در روى زمین باشد تا واسطه برکات و فیوضات الاهى براى همه جهانیان باشد. این اصل، پایه مکتب تشیع را تشکیل مىدهد.
امام حسینعلیه السلام هفت زیارت مطلقه و هفت زیارت مخصوصه دارد. زیارت مطلقه اول اصح سنداً است؛ چون از ابن قولویه و سند آن بسیار معتبر است و علامه امینى مقید بود هر وقت به کربلا مشرف مىشد، همین زیارت را بخواند. ما مىدانیم تمام ادعیه و زیارات مکتب سیّار است؛ یعنى دانشگاهى است که همیشه شیعه در این دانشگاه تربیت مىشود.
اصول معارف، عقاید و زیربناى عقیده اسلامى ناب در همین زیارات و ادعیه به شیعه تعلیم مىشود. اینها به صورت زیارت و به صورت دعا است؛ اما فى الواقع درس و تربیت است. در این زیارت این جمله را وقتى که جلوى ضریح امام حسینعلیه السلام مىایستیم مىخوانیم:
«اِرادةُ الرَّبِّ فى مَقادیرِ اُمُورِهِ تَهبِطُ الیکم و تَصدُرُ مِنْ بیُوتِکُمْ...» (8) ؛ یعنى یگانه واسطه فیض بهطور مطلق و فراگیر شما هستید.
آیا شما که مقابل ضریح امام حسینعلیه السلام این جمله را مىگویید، توجه دارید؟ این درسى است از عقاید شیعیان.
یا در زیارت رجبیه مىخوانیم:
«...انا سائلکم و آملکم فیما الیکم التفویض و علیکم التعویض...» (9) .
این مطالب را ما در مقابل ضرایح ائمهعلیهم السلام عرض مىکنیم. معنایش این است که ما عقیده خودمان را اظهار مىداریم. این عقیده شیعه است. بنابر این اصل و مبناى شیعه، وجود حجت ضرورت دارد. مبناى تشیع ضرورت وجود حجت به عنوان واسطه در فیض است.
ادامه دارد ...
--------------------------------------------------
1-(قصص /28) : 5-6.( ما مى خواستیم برمستضعفان زمین منت نهیم وآنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم. وحکومتشان را درزمین پابرجا سازیم..)
2-سوره قصص (28) آیه 5
3-رى شهرى، محمد :میزان الحکمة، ج2 ح11042، (از حضرت امام صادق (ع) شنیدم که مى فرمود ، رسول خدا (ص) نظرى به سوى على وحسن وحسین (ع) افکند وگریست و [ سپس] فرمود: شما مستضعفان پس از من هستید .مفضل از امام صادق (ع) پرسید : معناى این سخن چیست؟ امام (ع) فرمود: معنایش آن است که شما امامان پس ازمن هستید ؛ [زیرا] خداوند عزوجلّ فرموده است«... ونرید...» [بعد] ادامه داد :این آیه تا قیامت درباره ماجارى است ومصداق دارد.
4-عبده ،محمد نهج البلاغه ، دارالمعرفة، بیروت ، کلمات قصار شماره 209
5-قصص (28)5-6.
6-وامامیه گمان مى کنند که این آیه وعده اى از جانب خدا درباره امام غایبى است که درآخر الزمان به زمین حکم مى راند، و اصحاب ما(اهل تسنن) مى گویند:این وعده اى است که به امامى که بر زمین حکم مى کند وبرکشورها مستولى مى شود.
7-ابن ابى الحدید:شرح نهج البلاغه ( لزومى ندارد که امام درحال حاضر موجود باشد، بلکه درصحیح بودن این کلام همین کفایت مى کند که درآخر وقت متولد شود..
8-کلینى : الکافى ، ج 4 ص557. (... اراده خداوند درجریان مقادیر امور به سوى شما فرودمى آید واز منازل شما صادر مى شود..
9-قمى ، شیخ عباس : کلیات مفاتیح الجنان ، ص 257، زیارت رجبیه : (... من ازشمامیخواهم وبه شما امید بسته ام درآ،جه به شما تفویض شده وبرشماست عوض دادن..)؛ صدوق :منلایحضره القیه ،ج 2 ص 596